دروغگو
دو نفر دروغگو به هم رسيدند
اولي گفت : من ديشب توي كره ماه شام خوردم
دومي : آره ، وقتي از كره ي مريخ برمي گشتم تو را در كره ماه سر سفره ديدم
صورت حساب بيمارستان
زنِ غضنفر دو قلو میزاد،غضنفر میره صورت حساب بیمارستان رو حساب کنه،به یارو میگه:حاج آقا ارزون حساب کن هردوشو ببرم!
ماست خالي
غضنفر میره بقالی،میبینه رو دیوار بزرگ نوشتن: علی با ماست! حسن با ماست! حسین با ماست! میگه: ببخشید اقا، شما ماست خالی ندارید؟!
جك خيلي با مزه
غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم!
اره برقي
به غضنفر میگن با ارّه برقی ۱۰۰ تا درخت قطع کن ، ۹۶ تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن ۴ تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه!؟
آب
غضنفر میگه نظرت در مورد آب چیه؟ میگه آب خیلی خوبه اگه آب نباشه ما نمیتونیم شناکنیم و اگه نتونیم شنا کنیم خوب غرق میشیم!!